جدول جو
جدول جو

معنی شاخشانه کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

شاخشانه کشیدن
طایفه ای از گدایان را رسم بر این بود که شاخ گوسفندی را بر یک دست و شانه ای را بر دست دیگر میگرفتند و بر سرای و دکان مردم می ایستادند و آن شاخ را بدان شانه می کشیدند و صدایی غریب از آن بر می آمد و مردم چیزی بدیشان می دادند و اگر احیانا اهمال می کردند گدایان کاردی کشیده اعضای خور را مجروح می کردند و بعضی کارد خود را به دست پسر خود می دادند تا وی خویش را مجروح سازد و در نتیجه مردم از این عمل نفرت کرده زودتر چیزی بدیشان میدادند، تهدید کردن تخویف نمودن، چون شخصی چیزی را از شخصی خواهد و یا حاجتی طلبد که میسر نشود گوید چون حاجت مرا نمی آوری ترا یا خود را می شکم. آن شخص گوید شاخشانه می کشی ک یعنی تهدید می کنی ک، مهیای نزاع شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاخ شانه کشیدن
تصویر شاخ شانه کشیدن
کنایه از تهدید کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاخشانه کشی
تصویر شاخشانه کشی
تخویف تهدید، مهیای نزاع شدن
فرهنگ لغت هوشیار